نوجوان ها



داستان ريشه ضرب المثل هاي فارسي؛ سيلي نقد به از حلواي نسيه


مردي براي گذراندن زندگي هر روز سيني حلوايي آماده مي کرد و در سطح شهر بزرگ محل زندگيش مي چرخاند تا مردم لقمه اي از او نان و حلوا بخرند تا او امورات زندگي اش را بچرخاند و خرج اهل و عيالش را در آورد.


مرد با اين که از اين کار پول زيادي را به دست نمي آورد و عايدي هنگفتي نصيبش نمي شود اما شغل آبرومندي داشت و نان حلالي در مي آورد و دلخوش به آن بود.


از قضا يک روز در محله اي از بالاي شهر بساطش را پهن کرده بود و حلواها را مي فروخت. مردي که به خساست معروف و شهره شهر بود آمد و از او طلب يک کيلو حلواي نسيه کرد. مرد که نه مي خواست مشتري از دست بدهد و نه اميد به باز پس گرفتن پولش داشت دنبال بهانه اي بود تا او را دست به سر کند و از دستش خلاص شود.


بنابراين گفت: «بيا اول مزه کن شايد مزه اش را دوست نداشتي و نپسنديدي. اگر پسنديدي با هم سر تحويل پول به توافق مي رسيم.»



مرد خسيس گفت: «روزه ام. از سال پيش روزه قضا داشته ام و امروز به جاي آوردم.»


راه گريز حلوا فروش


حلوا فروش که منتظر بهانه اي بود تا مرد را دست به سر کند جواب داد: «من با تو معامله ام نمي شود. تو طلب پروردگار را با يک سال تاخير به جا آوردي آن وقت با من و طلبم چه خواهي کرد. اگر الان از تو سيلي به نقد بخورم بهتر از آن است تا با تو معامله کنم و به دنبال پولم بدوم.»


معناي امروزي ضرب المثل سيلي نقد به ز حلواي نسيه 



امروزه  ضرب المثل  سيلي نقد به از حلواي نسيه در شرايطي استفاده مي شود که فردي دارايي اندکي دارد و براي به دست آوردن دارايي بيشتر پي آنچه به نظر غير قابل دسترس مي آيد نمي رود.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پرشین طرح|خدمات هاستینگ|میزبانی سایت فایل44 دکتر سید حامد واحدی اردکانی بی خوابی عزیزمی شهروز براری صیقلانی yaskabodzahra شناخت تکنولوژی های روز دنیا کنکور سراسری 97 istanbulcheapestcharter